بیا آخرین شاهکارت را ببین مجسمه ای با چشمان باز
خیره به دور دست شاید شرق شاید غرب
مبهوت یک شکست
مغلوب یک اتفاق
مصلوب یک عشق
مفعول یک تاوان
خرده هایش را باد میبرد و او فقط خاطره هایش را محکم بغل گرفته
بیا آخرین شاهکارت را ببین مجسمه ای ساخته ای به نام من
نظرات شما عزیزان: